واژه ی نا ب
واژه ی نا ب
توی این دنیای پر غم که نگاها دل فریبن
یا که تنها باشی همه ی مردم غریبن
هیچ کسی کاری نداره اگه قلبت پرِ دردِ
حتی از حرفا می فهمی که دلاشون سنگِ سنگِ
ولی با این همه نیرنگ توی این دنیای صد رنگ
من هنوز عاشقت هستم تو دلم عشق تو یک رنگ
من بازم ترانه می گم واسه اون چشمای نازت
دوست دارم غزل بخونم واسه شبهای درازت
توی گلدون محبت اسمتو همش می کارم
اشکُ تو چشام می بینی وقتی اسمتو میارم
اسم تو یه واژه ی ناب روی سردرِلبامِ
وقتی که کنارم هستی جای تو روی چشامِ
تو بزرگترین پناهی واسه یه عابر خسته
تو خودت بهتر میدونی منتظر اینجا نشسته
توی آسمون قلبم غیر تو ستاره ای نیست
خودتُ نگیر تو از من غیر تو بهانه ای نیست
واسه گفتن از نگاهت واژه هارو کم میارم
چشاتُ جای ستاره توی آسمون می ذارم
وقتی که نیستی کنارم پر پروازی ندارم
مثل قصه ِ کبوتر بی تو من جایی ندارم
آخرین بیتُ می خونم شدی خسته خوب می دونم
تا ابد تا ته دنیا عاشقُ و یارت می مونم