پرتال شخصی مهدی رافعی

فروشگاه افق
ofogh-shop.com

نویسندگان
پنجشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۱۶ ق.ظ

چگونه لایک پست هایمان را بیشتر کنیم؟!

چگونه لایک پست هایمان را بیشتر کنیم؟!

ما اینجا یک راهنمای گام به گام و مفید و جواب پس ده برای شما عزیزان بی لایک تدارک دیده ایم تا هم شما یاد بگیرید در جواب سوال معروف لنین که می گفت «چه باید کرد؟» چی جواب بدهید، هم اگر کسی خواست احیانا ناپرهیزی کند و نقدی، بحثی، تحقیقی درباره اوضاع داشته باشد، دست و بالش از حیث ماده خام و متریال چندان هم خالی نباشد.

«با یکی داشتم بحث می کردم، بحث مون بالا گرفت یهو گفت: تو چی می گی اصلا؟ من پست هام همه بالای ۵۰۰ تا لایک می خوره! منو می گی :|» زیاد به خودتان فشار نیاورید. این لطیفه، برای بیشتر کسانی که اوقات فراغتشان را با تفریحات اینترنتی پر می کنند، حکم خاطره را دارد. خاطره ای که اصلا هم خنده دار نیست و بیشتر به کار خرد و خاکشیر کردن اعصاب می آید اما نگران نباشید، ما اینجا یک راهنمای گام به گام و مفید و جواب پس ده برای شما عزیزان بی لایک تدارک دیده ایم تا هم شما یاد بگیرید در جواب سوال معروف لنین که می گفت «چه باید کرد؟» چی جواب بدهید، هم اگر کسی خواست احیانا ناپرهیزی کند و نقدی، بحثی، تحقیقی درباره اوضاع داشته باشد، دست و بالش از حیث ماده خام و متریال چندان هم خالی نباشد.

۱ فعال باشید

سایت هایی که قابلیت لایک دارند، همگی از نوعی هستند که شما باید مدام در صحنه شان حضور داشته باشید یا اینکه دست کم قبلا در سایت ها و نمونه های مشابه برای خودتان اسم و رسمی دست و پا کرده باشید؛ یعنی حداقل یک ۱۰ سالی توی وبلاگستان و گودر و امثال ذلک، یک نفس دویده باشید و خاک مانیتور خورده باشید و حالا، بسان حکمت «ز هر تخم برخاست هفتاد تخم»، لم داده باشید روی صندلی و به رویش جوانه هایی که قبلا توی خاک اینترنت کاشته اید نگاه کنید و کیفش را ببرید. در واقع، اینجا از آنجاهایی است که حق آب و گل و حرمت پیشکسوت حسابی رعایت می شود. بعد از آنها هم، حق (یعنی لایک!) با کسانی است که هر روز لِک و لِکی می کنند و فعال هستند، نه آنهایی که سالی یک بار به صفحه شان سرمی زنند. خب، آن سالی یک بار را هم نیایند دیگر. چه کاری است؟ والا!

۲ محفلی باشید

توی زندگی معمولی هم همین است. تا نان به کسی قرض ندهی، توقع پس گرفتن نان سنگک خشخاشی دو آتشه، امری باطل و بیهوده ای است. اگر خودت لایک نکنی بهر کسی، چطور توقع داری که دیگران در روزگار بی لایکی و افتادگی، یار و مددکارت باشند؟ این است که تا توانی دلی به دست آور، برای این و آن یک کلیک بی قابلیت خرج کن، هر استادی درخواست دوستی داد، اکسپتش کن، ... علی الخصوص با بزرگان عرصه لایک زیاد بپر. اگر می توانی با مالکان پانتئون لایک، رفاقتی به هم بزن وزیر پست هایشان ابراز ارادت و دوستی را فراموش نکن.

اگر هیچ کدام از اینها هم راه ندادند، دیگر حسین کلهر را که مهربان است و دل نازک، مد نظر داشته باش. این وسط اگر بتوانی تا ۴ و ۵ صبح بیدار بمانی، این بزرگانس ر چت شان (به فتح یا کسر چ، بسته به میزان ارادت) خلوت است و می توانید خواهش کنید یکی از پست هایتان را با تعریف و تمجیدی ضمنی، شیر کنند. خیلی ها همین طوری شهره عالمی شدند.

۳ پرچانه باشید

از ابراز نظر درباره تمامی مسائل و حوادث و وقایع عالم خودداری نکنید که آدم های مؤدب و کم گوی و گزیده گوی، اصلا لایک خور ندارند. اگر می توانید نگاه متفاوتی به مسائل داشته باشیدو خوب بنویسید یا خوب و متناسب، تصویر مرتبط با موضوع پیدا کنید که چه بهتر. نمی توانید هم اصلا مهم نیست! مهم این است که بالاخره یک جوری آن صفحه روبرویتان را پر کنید. اینطوری هم فعال باقی خواهید ماند، هم صاحبنظر به حساب می آیید.

حتی حرف و نظری هم اگر نداشتید، درباره خودتان بنویسید. در قید و بند حریم خصوصی نباشید، از افشاگری نترسید و پابلیک باشید. لایک خورش بالاست. ندیده اید طرف می نویسد: «می خواهم بروم گلاب به رویتان، دو دقیقه بعد برمی گردم، لایک به همه تون» و ملت ۱۶۰۰ تا لایک برایش می زنند؟

۴ کول باشید

حکایت حالا نیست. عبید زاکانی ۶۰۰ سال پیش گفت: «رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز/ تا داد خود از مهتر و کهتر بستانی». هنوز هم قاعده کار همین است. اگر خودتان نمک درونی دارید که هیچ، دیگر نیازی به خواندن این سطور ندارید و اصلا شما باید بیایید دست ما را بگیرید. اگر هم جزو دسته آدم های بی مزه طبقه بندی می شوید، باز نگران نباشید. از تمپلیت های زبانی پیش ساخته، مثل «از لحاظ، فیلان، اصن یه وعضی، ...» استفاده کنید (حواستان باشد که «پ ن پ» دیگر دمده شده است.) خلاقیت در ساختن عبارت های بامزه جدید همیشه به کار می آید. استفاده از جمیع رفتگان هم برای خودش درصد لایک گیری بالایی دارد.

خسرو شکیبایی (موسوم به عمو)، حسین پناهی و ناصر عبداللهی به میزان خوبی پتانسیل لایکیده شدن دارند؛ حتی روی صفحه شخصی فیروز کریمی هم صدنفر پیدا می شوند که عکس این عزیزان کوچ کرده را لایک کنند.

یادتان باشد: کول ها خاطره بازی می کنند. اشتراک گذاشتن یک ویدئو از تیتراژ محل بهداشت، یا «نمی خوام مامان جون، بستنی ش خوشمزه تره» می تواند هزارتا لایک و ۶۰ ۵۰ کامنت «اوخی، یادش به خیر» باریتان در پی داشته باشد. درمورد اینستاگرام هم اخیرا مشاهده شده که عکس سفره غذا و انواع و اقسام خوراکی ها، نشانه کول بودن محسوب می شود.

۵ افراطی باشید

درست است که الان آقای روحانی سر کار آمده و دور، دور معتدل هاست اما یک لایک گیر واقعی کسی است که درباره هر موج یا موضوع اجتماعی، ورزشی، هنری، ادبی و بی ادبی اظهارنظرهای تند بکند. مهم نیست موافق هستید یا مخالف. مهم میزان موافقت و شکل مخالفت است. هر چه تندتر و افراطی تر، بهتر، یعنی لایک خورتر. آنهایی که با پرده دری و فحش و فضیحت لایک می گیرند از همین فرمول استفاده می کنند.

تجربه نشان داده عکس جنایت های جنگی ویتنام، کودک آزاری و نقض حقوق بشر در سودان جنوبی همیشه لایک خورده اند، ضمن اینکه از شما یک چهره منقبض و متفکر نشان می دهند که تن خیلی ها را سرد می کند.

از طرفی باید دائم گوشزد کنید که در زمستان ماشین را بی هوا روشن نکنید، شاید یک پیشی ناز در انژکتور پیکان جوانان شما آرمیده باشد. پیدا کردن دو قطبی ها، طرفداری از یکی و علی الخصوص دشمنی با آن یکی سریع محبوبتان می کند. دو قطبی های معروف اینها هستند: فرهاد مجیدی و علی کریمی، کریس رونالدو و مسی، سعدی و کیارستمی.

۶ سریع باشید

همانقدر که تیز بودن مهم است، تند بودن هم اهمیت دارد.معمولا اولین واکنش ها، اولین تحلیل ها و اولین بامزه بازی ها، تعداد لایک بسیار بیشتری دارند. طبیعتا بخشی اش به این خاطر است که پست های بعدی، همه باید بخشی از مطلب شان را صرف تایید یا جواب دادن به آن واکنش/ تحلیل/ مطلب اولی کنند و خود همین هم اسباب شهرت آن اولی است.

این است که فرز باشید به خود بیایید، دست از این شکسته نفسی بردارید و فکر نکنید که تا وقتی به طور کامل در زوایای مختلف مساله ای غور و بررسی نکرده اید، نمی توانید نظر درست و درمانی درآن زمینه بدهید. درست و درمان کدام است اصلا؟ لایک را بچسب که خربزه هنوز و همچنان آب است.

۷ امکانات جانبی داشته باشید

هنوز و در آستانه هزاره سوم هم ملت عقلشان به چشمشان است. اینجا هم سیرت زیبای ظاهر هیچ نیست، ای برادر صورت زیبا بیار. صفحه ای که تر و تمیز و گرافیکی باشد، احتمال لایکش به صورت مقاومت ناپذیری بالا می رود. شعروگرافی اگر بگذارید، ملت همینطوری قبل از سردرآوردن از معنای متن/ تصویر، ابزار لایک می کنند. اگر آدم معروف و سلبریتی باشید که دیگر هیچ، فریاد از مردن و زن برمی آید و اختیار کلیک از کف می رود.

هر چه تندتر و افراطی تر، بهتر؛ یعنی لایک خورتر. آنهایی که با پرده دری و فحش و فضیحت لایک می گیرند هم از همین فرمول ماستفاده می کنند. همین پیج آقای دکتر ظریف را ببینید. ایشان این صفحه را از عهد دقیانوس و به عنوان دومین کاربر بعد از مارک زاکربرگ داشتند، اما بعد از نطق جناب قاضی پور بود که یکهو لایک خورشان رفت بالا.

بچه معروف های شبکه های اجتماعی جواب می دهند:

لایک چقدر برایشان مهم است

بزن لایک، دلم از دنیا گرفته

این روزها در ترازوی عقل بعضی ها، هر چقدر لایک بیشتری داشته باشید، یعنی حرفتان حسابی تر بوده. پس عجیب نیست اگر می بینید دوست و آشنا، حساب دقیق تعداد لایک هایشان را دارند و اگر فلان پستشان خدای ناکرده از گوشه چشمتان دور بماند و لایک نخورد، افسرده می شوند. اما این وسط بعضی ها هم هستند که هر چه بنویسند، لایک هایشان محفوظ است و چشمشان به لایک من و شما نیست. با سه نفر از سلبریتی های دنیای مجازی گپ زده ایم تا ببینیم چطور با این لایک ها روبرو می شوند.

امین غلامی – سرهرمس

کامنت ها مهمترند!

خودش با خنده می گوید: «بنویسید رامین که کسی نمی شناسه، من سرهرمس هستم.» واقعیت هم همین است که اگر وبلاگ باز باشید، بعید است اسم سرهرمس مارانا به گوشتان نخورده باشد. سرهرمس در دنیای واقعی معمار است و این را در نوشته هایش هم پنهان نمی کند. هفت هشت سالی هست که وبلاگ می نویسد، معمولا از سینما و ادبیات و مخلفات مرتبط می نویسد. شاید یکی از خوبی های وبلاگش علاوه بر اینکه راحت و در عین حال خوب و درست می نویسد، این باشد که پست هایش طولانی نیست.

اول باید حواسمان باشد که داریم درباره فیس بوک حرف می زنیم که برای من چیز جدی تر از دورهمی های دوستانه نیست. به خاطر همین وقتی پستی می گذارم، بیشتر از تعداد لایک ها، حواسم به کامنت هاست. یعنی آنجا بیشتر معاشرت برایم مطرح است و دنبال جدی حرف زدن و فیدبک های آنچنانی نیستم. ترجیح می دهم با دوستانم زیر جدی ترین مطلب، شوخی کنم تا اینکه آن پست لایک های خیلی زیادی بخورد.

لایک خوب داریم، لایک بد داریم

به نظر من خیلی نباید این لایک ها را جدی گرفت. یعنی حداقل برای من مساله بیشتر اینطوری است که کیفیت آدم هایی که لایک می زنند، اهمیت دارد، نه کمیتشان. وقتی می روم لیست آنهایی که لایک زده اند را نگاه می کنم، اگر کسانی که سلیقه شان برایم مهم است، لایک زده باشند خوشحال می شوم چون می دانم طرف کیلویی لایک نمی زند و حتما نوشته، نکته ای داشته اما اتفاقا وقتی آدم هایی که نمی شناسم زیاد لایک می زنند، می فهمم چیزی که نوشته ام خیلی Popular بوده. به هر حال اگر تعداد لایک اصل باشد، بعضی از این پیج ها با یک چرند رمانتیک ۱۰ هزارتا لایک جمع می کنند!

و با تشکر از

من اصلا خودم را جزو آدم هایی نمی دانم که لایکر زیاد دارند چون وقتی سه هزارتا فالوئر و فرند دارم اما در بهترین حالت فقط ۶۰۰، ۵۰۰ تا لایک می خورم، یعنی فقط ۲۰ درصد لایک دارم که لایک بالایی نیست اما خب همین تعداد هم احتمالا به این برمی گردد که من خیلی سال است در فضای مجازی می نویسم. به هر حال از همان وقتی که در وبلاگم می نوشتم، فیدبک داشتم. بعدا در گودر هم باز این اتفاق می افتاد، چون لایک داشت و به خاطر اینکه افراد سلکت شده تری آنجا بودند، لایک هایش اهمیت داشت. می خواهم بگویم بعد از این تجربه ها، بالاخره تا حدی سلیقه مخاطب های خودمدستم آمده. لایک زیاد به شما این توانایی را می دهد که بدانید اگر چطور بنویسید، بیشتر لایک می خورد.

رضا خواجه نوری – دکتر رضا

داستان لایک حس مشترک است

دکتر رضا، واقعا دکتر است. رزیدنت بیهوشی است و در دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل. اهل مطالعه و تحقیق است، حس طنز خوبی دارد و ... خب البته همین که یک نفر شخصا آی دی «دکتر» رضا را برای خودش انتخاب کند هم کم اتفاقی نیست!

چرا شما هر چی می نویسید، اینقدر لایک می خورد؟

به خدا نسبت به بقیه خیلی هم لایک نمی خورم! اما شاید یک مقدار این موضوع برگردد به وقت زیادی که برای دنیای مجازی گذاشته ام. من از سال ۸۱ وبلاگ نویس بودم. بعد گودر آمد و حالا هم که رسیدیم به فیس بوک. در همه این فضاها نوشتم و سعی کردم ارتباطاتم را هم بیشتر کنم. مثلا در فیس بوک هر کسی «فرند ریکوئست» می فرستد، «اکسپت» می کنم یا سعی می کنم در واکنش به مسائل روز حتما بنویسم.

اگر یک روز تعداد لایک هایتان زیاد نباشد، چه اتفاقی می افتد؟

اتفاق خاصی نمی افتد! (می خندد) خب مسلما مخاطب و چیزهایی که دوست دارد، برای من مهم است اما طرز نوشتنم تغییر نمی کند. یعنی بعضی وقت ها شده که خیلی بی مزه نوشته ام اما در کمال تعجب دیده ام خیلی لایک خورده. یا بارها برایم پیش آمده که یک موضوع شخصی نوشتم که اصلا توقع نداشتم لایک خورش زیاد باشد ولی بعدا از تعداد زیاد لایک ها، می فهمم که آنها هم این تجربه را داشته اند. مساله حس مشترک است که با خواندن جمله ای برای خیلی ها به وجود می آید.

الان که لایکرهایتان بیشتر از قبل شده، هنوز برایتان مهم است کهمثلا فلان شخصیت، چه نظری راجع به نوشته خاصی از شما که کلی هم لایک خورده دارد؟

من معتقدم که از یک زمانی به بعد، شما خودتان صاحب تشخیص می شوید و آن اهمیتی که در اوایل کار برای نظر بقیه قائل بودید، از بین می رود یا حداقل از درجه اهمیت آن قطعا کم می شود.

فکر می کنید این مخاطب داشتنو بالا رفتن عدد لایک ها، چه تاثیری در نوشته های شما داشته؟

به نظر من اتفاقی که می افتداین است که شما وقتی یکسری لایکر دارید، احساس می کنید باید نوشتن را ادامه بدهید و تناوبش را از دست ندهید. البته در کنار این، باید علت شناسی هم بشود که چرا این نوشته اینقدر لایک خورده و آن یکی کمتر و بالاخره باعث بهتر نوشتن شود. اما درنهایت فکر می کنم طرز نوشتن هر کس، شخصیتی پیدا می کند که با بالا و پایین رفتن لایک ها عوض نمی شود.

بهروز زکی زاده – بکس

لایک نخورد، پاک می کنم

شما ممکن است با «کباب کوبیده» چند جمله بامزه بسازید، یا بگویید چکارش کنید خوشمزه تر می شود. شما می توانید آهنگ «ارغوان» علیرضا قربانی را زیر لب زمزمه کنید. شما می توانید مهندس عمران باشید و جملاتی با نمک از کارتان بگویید اما راستش فکر نکنیم هیچ کدامتان بتوانید با این چیزها حماسه خلق کنید، موتیف بسازید و به قول گودری ها «ژانر» تولید کنید. «مستر بکس» با این ویژگی شناخته می شود؛ آواتاری که به نظر به شکم خود خوب می رسد و به شما هم توصیه های اینچنینی می کند.

قبل از هر چیز باید بگویم لایک ها برای من اهمیت دارند؛ چون معتقدم لایک وزن دارد و وقتی یک نوشته ای مثلا ۱۰۰ تا لایک می خورد، در بین مخاطب های خاص و عام بالاخره مقبولیتی داشته و توانسته نظرشان را جلب کند. لایک ها برای من تا حدی مهم هستند که وقتی چیزی می نویسم و کم لایک می خورد، آ« پست را پاک می کنم. با اینحال اگر چیزی نوشته باشم که لایک زیادی هم خورده باشد اما یک نفر که نظرش برایم مهم است بگوید فلانی چرت نوشتی، امکان دارد باز هم آن پست را پاک کنم. البته حکم کلی ندارد، یک وقت هایی هم روی حرف خودم می مانم و به نظر کسی اهمیت نمی دهم. خیلی ها می پرسند چرا لایک خور تو بالاست. خودم فکر می کنم چون چیزهایی می نویسم که راجع به روزمرگی های خودم است و خیلی های دیگر هم این روزمرگی ها و احساسات را تجربه کرده اند و می کنند. یعنی جماعت زیادی درگیر این موضوع هستند. البته شاید جنس ادبیات من که طنز است هم در لایک گرفتنم موثر باشد. از همه اینها گذشته، بالاخره من در شبکه های اجتماعی شناخته شده هستم و یک عده از روی همین قدیمی بودن لایک می زنند. به حدی حضور من در این شبکه ها در زندگی و حتی ادبیات صحبت کردنم تاثیر داشته که وقتی دوستان قدیمی دانشکده را می بینم، می گویند: «تو چقدر شبیه پیجت حرف می زنی!» اما خودم وقتی به این چند سالی که در حال نوشتن هستم نگاه می کنم، می بینم ویژگی های نوشتن من نسبت به آن اوایل عوض شده.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی