وقتی که دیگر هیچ کبوتری در خوابِ خانه نیست، دیگر از چه این همه هی باد میآید و آبستنِ پرهای خیس باران است؟ خیلیها گمان میکنند که تا آمدنِ آن مسافرِ خسته آن مسافر عزیز ... چه آینهها که میباید از بام خانه به کوچه بیفتند، چه طُرهها که در خواب قیچیِ پُر سوال!
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
دیگر از چه این همه هی باد میآید و
آبستنِ پرهای خیس باران است؟
خیلیها گمان میکنند
که تا آمدنِ آن مسافرِ خسته
آن مسافر عزیز ...
چه آینهها که میباید از بام خانه به کوچه بیفتند،
چه طُرهها که در خواب قیچیِ پُر سوال!