بیلبیلک محبوب من
برای خودتان می گویم. بد است بگویند پایبند حرف های پیرمردی هستید. پیرمردها هیچ وقت با تکنولوژی کنار نیامده اند. حتی اسم های انواع تکنولوژی هم در دهانشان نمی چرخد.
پیرمردها به همه وسایل مدرن اعم از گوشی موبایل، تلفن، کنترل تلویزیون و چه می دانم دستگاه دیجیتال فشار خون و ... می گویند«بیلبیلک». البته معلوم است که منظورم از پیرمرد ها اشاره به سن و سال نیست. منظورم از پیرمرد یک جور حس و فکر قدیمی و خاک گرفته است که تاب تغییر و تحول ندارد. به میل پیرمردها بود هنوز هم باید با دود و کبوتر نامه بر همدیگر را خبر می کردیم. به میل پیرمردها باشد همان تلویزیون سیاه و سفید خوب است. حالا بگو تماشای فیلم های سینمایی با تلویزیون رنگی یک چیز دیگر است.( ال ئی دی و سینمای خانوادگی که جای خود دارد) باورشان نمی شود که، حرف خودشان را می زنند. فکر می کنند اگر این روزها پسر و دخترشان کمتر به آنها سر می زنند، از عواقب تکنولوژی است. آنها ذره ای فکر نمی کنند شاید این دوری از احساس خودشان می آید و همه تقصیرها گردن تکنولوژی مادر مرده نیست.
پیرمردها حوصله ندارند عکس ادعایشان را امتحان کنند ببینند فاصله شان با جوان ترها کمتر می شود یا نه. این وسط گناه گوشی موبایل از همه سنگین تر است. بار همه بدبختی های عالم در دنیای امروز پیرمردها به دوش گوشی موبایل است. حالا بگذریم از بعضی ها که گندش را در می آورند و همه چیز را از شور به در می کنند و این گوشی بدبخت را حتی هنگام قضای حاجت هم همراه خود به فلان جا می برند، اما واقعیت این است اختراع تلفن همراه خدمت بزرگی به بشریت است. فکر کنید اگر این تکنولوژی زودتر پا به عرصه گذاشته بود، ایلسا و ریک فیلم کازابلانکا در به در این کشور و آن کشور نمی شدند و می توانستند با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کنند و چه بسا صاحب فرزندانی برومند شوند که در آینده به جامعه خود خدمت کنند و فلان فقط دو تا شماره خط لازم بود.
حیف! حیف که گوشی موبایل دیر پا به میدان گذاشت. اگر این بیلبیلک ساخته نشده بود مجبور بودیم هر سال تعداد زیادی فیلم با سوژه کازابلانکا ببینیم که توسط کارگردانان کپی کار سینمای خودمان ساخته می شد. فکر کنید این گوشی موبایل که به زعم پیرمردها ام الفساد است و باید دورش انداخت، زودتر ساخته شده بود، آن وقت اتفاقی مشابه آنچه برای فرنگیس فیلم «می خواهم زنده بمانم» ایرج قادری افتاد، می افتاد؟ نه! به این فکر نکنید که آخر این فیلم فرنگیس زنده می ماند؛ برای دوری از سیاه نمایی و رعایت عدالت، کارگردان مجبور بود شخصیتش را زنده نگه دارد. در عالم واقع ماجرا فرق می کند. فرنگیس ها می میرند.
کافی بود طرف با گوشی اش تماس بگیرد و اصل ماجر را با مسوولان مراسم اعدام در میان بگذارد. فقط حساب کنید همین یک فقره تکنولوژی تا امروز جان چند نفر را نجات داده است؟ انصاف است به گوشی موبایل بگوییم «بیلبیلک؟! نه!. چرا راه دور برویم و هی از فیلم هایی مثال بیاوریم که شاید بعضی ها ندیده باشند و ندانند از چه موقعیت های تراژیکی حرف می زنیم که در غیبت موبایل رخ داده است بیایید درباره اتفاقات روزمره حرف بزنیم. تا به حال نشده وسط راه باشید و ناگهان یادتان بیفتد زیر اجاق گاز را خاموش کرده اید یا نه؟ اولین کاری که می کنید چیست؟ تمام راه را برمی گردید؟ وقتی هنوز گوشی موبایل ساخته نشده بود، مجبور بودید تمام راه را برگردید، وگرنه با خاکستر خانه تان رو به رو می شدید، اما حالا کافی است با گوشی همراهتان شماره خانه را بگیرید و از اهالی خانه بخواهید نگرانی تان را برطرف کنند. تکنولوژی ستیزی کار پیرمردها است. آن هم به این خاطر که حوصله ور رفتن با آن را ندارند و چشمشان نمی بیند و دستشان می لرزد و گرنه تکنولوژی بیشترین خدمت را به همین پیرمردها کرده است. من خودم چند بار به پیرمردانی که آمده بودند بیرون برای خانمشان سبزی بخرند، توسط همین گوشی موبایل کمک کرده ام؛ یعنی آقای پیرمرد گوشی اش را داده دست من و خواسته شماره خانه اش را بگیرم و از خانم بپرسم سبزی آش خواسته یا سبزی کوکو؟! خب اگر موبایل نبود این بنده خدا باید با پاهای لرزان همه راه را تا خانه برمی گشت و تازه معلوم نبود در راه اسیر چه اتفاقاتی بشود، حالا حوادث خیابان به کنار، اصلا معلوم نبود دوباره یادش بماند خانم چه دستور داده و
حالا بگذریم از بعضی ها که شورش ر ا درآورده اند و تکنولوژی دوست ها را بدنام کرده اند. منظورم آنهایی هستند که سر میز غذا هم ول کن ماجرا نیستند و هی اس ام اس رد و بدل می کنند. اصلا همین اس ام اس! کدام تکنولوژی می توانست کاشف استعداد سریع الانتقال بودن ایرانی ها در توجه به مفاهیم روزمره و ... و ساختن انواع جوک و بیانیه درباره همین مفاهیم باشد؟ از پسته بگیرید تا اینترنت و یارانه و مرغ و با گوشی موبایل و اس ام اس، جوک و لحظات شاد هوشمندانه دوباره میان ما رونق گرفته است. من گوشی موبایلم را دوست دارم. پیرمرد مسلک ها را نمی دانم.
سحر طلوعی
روزنامه دنیای اقتصاد ( www.donya e eqtesad.com )